درباره نویسنده
سعید عبادی
  • صفحه نخست
  • آرشیو وبلاگ
  • تماس با من
  • فید وبلاگ
مطالب اخیر
  • شعرعاشقانه
  • عاشقانه
  • عاشقانه
  • خداحافظی به سبک ایرانی
  • ماروپله
کلمات کلیدی مطالب
دوستان من
  • پایگاه خبری تحلیلی فرزانگان امیدوار
  • ::₪ ° کلاغه به خونه ش میرسه ° ₪ ::
  • وبلاگ شخصی مهندس محی الدین اله دادی
  • بلوچستان
  • ****شهرستان بجنورد****
  • ►▌ رنگارنگ ▌ ◄
  • خانه نو
  • دلـتنگــ همیـشـگـــــــــی
  • زندگی شیرین
  • Manna
  • ..::غریبه::..
  • گروه اینترنتی جرقه ایرانی
  • ماه تمام من
  • نگین سر سبز
  • *(: دنـیــــای مـــــــن :) *
  • دوستانه
  • سکوت پرسروصدا
  • دانلد اهنگ های جدید
  • ღای دریغاღ
  • شیدا
  • ❤خاکســـــــتر عشـــق❤
  • عشق پاییزی *^_^*
  • love at the first sight
  • کهکشان
  • بسوی ظهور
  • به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
  • Baroone Ehsas
  • افسانه ی دونگ یی
  • دیگه از ما گذشته
  • باش باش باش
  • جوکستان
  • جوک و سرگرمی
  • جزتو
کدهای اضافی کاربر


بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 3
کل بازدیدها: 7981

ariayi
شعرعاشقانه
نویسنده: سعید عبادی - پنج شنبه 91/10/21

ارونو دوست دارم هنوز

چون تو رو یادم میاره

حس میکنم پیش منی

وقتی که بارون میباره

بارونو دوست دارم هنوز

بدون چتر و سرپناه

وقتی که حرفای دلم

جا میگیرند توی یه آه

 

شونه به شونه میرفتیم

من و تو تو جشن بارون

حالا تو نیستی و خیسه

چشمای من و خیابون

شونه به شونه میرفتیم

من و تو تو جشن بارون

حالا تو نیستی و خیسه

چشمای من و خیابون

 

بارونو دوست داشتی یه روز

تو خلوت پیاده رو

پرسه پاییزی ما

مرداد داغ دست تو

بارونو دوست داشتی یه روز

عزیز هم پرسه ی من

بیا دوباره پا به پام

تو کوچه ها قدم بزن

 

شونه به شونه میرفتیم

من و تو تو جشن بارون

حالا تو نیستی و خیسه

چشمای من و خیابون

شونه به شونه میرفتیم

من و تو تو جشن بارون

حالا تو نیستی و خیسه

چشمای من و خیابون


نظرات ()



عاشقانه
نویسنده: سعید عبادی - پنج شنبه 91/10/21

چقدر خوبه ادم یکی 

را دوست داشته باشه 

نه به خاطر اینکه نیازش رو برطرف کنه 

نه به خاطر اینکه کس دیگری رو نداره نه به خاطر اینکه 

تنهاست و نه از روی اجبار بلکه 

به خاطر اینکه اون شخص 

ارزش دوست داشتن رو داره


نظرات ()



عاشقانه
نویسنده: سعید عبادی - پنج شنبه 91/10/21

ناگهان دیدم سرم آتش گرفت 

 

سوختم،خاکسترم آتش گرفت 

 

چشم وا کردم،سکوتم آب شد 

 

چشم بستم،بسترم آتش گرفت 

 

در زدم،کس این قفس را وانکرد 

 

پر زدم،بال و پرم آتش گرفت 

 

از سرم خواب زمستانی پرید 

 

آب در چشم ترم آتش گرفت 

 

حرفی از نام تو آمد بر زبان 

 

دستهایم،دفترم آتش گرفت


نظرات ()



خداحافظی به سبک ایرانی
نویسنده: سعید عبادی - سه شنبه 91/10/12

 

شوخیخداحافظی به سبک ایرانی:

 

بعد مهمانی از روی مبل بلند میشن میگن خوب آقا زحمت دادیم خداحافظ

دو قدم جلو تر آقا خداحافظ

جلو در آقا خداحافظ

داخل حیاط با صدای بلند آقا تشریف بیارین منزل ما خداحافظ

... جلو در حیاط (ساعت 1 نصف شب)آقا بریم دیر وقته خداحافظ

جلو در ماشین خداحافظ

داخل ماشین خداحافظ

ماشین در حال حرکت بووووووق بوووق یعنی خداحافظ

 

فردا صبح شمسی جون زنگ میزنه به اشرف جون میگه

اوا خدا مرگم دیشب نفهمیدم از اعظم جون خداحافظی کردم؟از طرف من ازش خداحافظی کن....

 


نظرات ()



ماروپله
نویسنده: سعید عبادی - شنبه 91/10/9


نظرات ()